از زمانیکه ما به شهر قم رفته بودیم حدود 15 سال گذشته است سال گذشته بود که برنامه ریزی نموده که به شهر قم برویم ولی همزمانی سفر معنوی مهندس اباذر به حج عمره قادر به همراهی بستگان در سفر نشد یم ولی امسال ابتداء آقای حسینیان صبح شنبه 90/10/10 جهت شرکت در کلاس آموزشی عازم قم شده بود و من باتفاق آقای رمضانی و حاج حسین و حاج خانمها ساعت 10.30 صبح سه شنبه 90/10/13با دو ماشین با تجهیزات کامل به سمت شهر خون وقیام قم حرکت نمود یم خوشبختانه تا امامزاده هاشم جاده خوب و عالی بود از پلور مناطق کلا" پوشیده از برف ولی هوا آفتابی بود در امامزاده هاشم توقف و چند لحظه ای استراحت نمودیم ساعت 13 به حرم امام خمینی رسیدیم جالب اینکه در رسیدن به حرم حاج حسین و رمضانی مسیر را اشتباه رفته و پس از نیم ساعت سرگردانی به حرم رسیدند مع الوصف داخل حرم رفته ضمن ادای احترام و قرائت فاتحه به روح بلند رهبر کبیر انقلاب وفرزند بزرگوارش حاج احمد آقا نماز ظهر و عصر را به جا آوردیم سپس در پارک حرم نسبت به صرف نهار اقدام و پس از 2 ساعت توقف ساعت 15 به سمت قم حرکت نمودیم . در جاده اتو بان قم حداکثر سرعت مجاز 120 کیلومتر تعیین شده که به نظرم منطقی به نظر میرسد و ما با توجه به اجرای قوانین جدید جرایم راهنمایی و رانندگی سعی و اهتمام خویش را در راستای رعایت مقررات معمول داشته که خوشبختانه این امر متضمن داشتن یک رانندگی خوب و بدون استرس و نیز صحیح و سالم رسیدن به مقصد و همچنین مانع متضرر شدن در رابطه با جرایم مالی سنگین رانندگی بوده است .
ساعت 16.30 به شهر قم رسیدیم از قبل آقای حسینیان نسبت به تهیه خوابگاه در نزدیکی استانداری و جنب درمانگاه فرهنگیان اقدام و منتظر ما بوده است خوابگاه که از سوی حاج حسین تهیه شده بوده دارای امکانات خوب بوده است .
از روز سه شنبه لغایت جمعه در شهر قم بودیم به حرم مطهر حضرت معصومه رفته و و عرض ارادت و ادب و زیارت را به جا می آوردیم روز چهارشنبه در کلاس درس اخلاق آیت جوادی آملی از مفاخر شهر مان شرکت نموده و از بیانات زیبای ایشان استفاده نموده ام . قبور خیلی از علما ی مذهب تشییع در حرم مطهر قرار دارد که به زیارت آنان رفتم علمایی که برای احیای دین اسلام تلاش وافر داشته و عمر گرانبار خویش را صرف تهذیب نفس و کسب علم و نشرآن در راستای اعتلای دین خدا مصروف نموده اند که حقیقتا" به حال آن برزگوران غبطه خوردم و افسوس اینکه خیلی از ما اسیر امیال دنیوی شده و متاسفانه پلیدیها و پلشتی های دنیا چنان دور و بر ما را احاطه نموده که خارج شدن از آنان را کاری سخت نموده است یاد فرمایشات آیت الله جوادی در کلاس درس اخلاق افتادم که فرمود شیطان همانند انسانیکه از اسب جهت گرفتن سواری توبره یونجه به او میدهد لذتهای دنیا را به انسان داده و در مقابل بر گرده او سوار شده و به هر سو می کشاند واو را مطیع خویش می کند خدایا از شر شیطان به تو پناه می آوریم .
النهایه سفر بسیار خوب و مثمرثمری بود یکی از دوستان گرگانیم که چند سال در قم و در کارخانه ایران ترمه کار میکرد و الان بازنشسته شده بود با او هماهنگی نموده و در شب پنجشنبه به دیدارش در منزل برادرش رفتم خیلی از دیدارش خوشحال شدم چون بعد از 15 سال اورا ملاقات نمودم آقا غلام دیگر اسباب و اثاث خویش را جمع نموده و صبح جمعه عازم شهر گرگان بود خیلی اصرار نمود که به منزلش برویم ولی من قبول نکرده گفتم انشاء الله گرگان سری به شما خواهیم زد راستی زمان چه زود سپری می شود
شب جمعه به مسجد جمکران رفتیم نماز و دعا را به جا آورده و صبح جمعه ساعت 10 به سمت شهر مان حرکت نمودیم ساعت 12 به امامزاده هاشم رسیده نماز را خوانده و نهار را صرف نمودیم در امامزاده دوستان بزرگوارجعفر جوکار و حمیدی و نیز آقای شعبانعلی محمدی همکار محترمم از شهرستان محمودآباد را دیدم که از دیدار آنان علی الخصوص آقای محمدی خیلی خوشحال شدم ساعت 15.30 به منزل رسیده و سریعا" به مسجد محل رفته تا در مراسم یادواره شهداء که حسین ما یکی از آنان بود شرک نمایم مداح مراسم حاج سید مهدی میرداماد بود که بسیار زیبا و اثرگذار مداحی نموده است در رابطه با یادواره شهداء در آینده مطلب خواهم نوشت.
